میر هادی موذن جمشیدی؛ تورج حسن زاده ثمرین؛ فضه قنبری قلعه رودخانی
چکیده
پپژوهش حاضر پیرامون بررسی نقش میانجی ارزش اجتماعی ادراکشده در تاثیر رهبری تحولآفرین درکشده بر تعهد شغلی صورت گرفته است. روش پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و برحسب روش از نوع همبستگی میباشد که با بهکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی دادههای مورد نیاز جمعآوری شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان سازمان فنی وحرفهای استان ...
بیشتر
پپژوهش حاضر پیرامون بررسی نقش میانجی ارزش اجتماعی ادراکشده در تاثیر رهبری تحولآفرین درکشده بر تعهد شغلی صورت گرفته است. روش پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و برحسب روش از نوع همبستگی میباشد که با بهکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی دادههای مورد نیاز جمعآوری شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان سازمان فنی وحرفهای استان گیلان (459نفر) میباشد که با روش نمونهگیری طبقهبندی ساده (سهمیهای) و با استفاده از فرمول آماری کوکران تعداد 231 نفر به عنوان حداقل حجم نمونه آماری تعیین گردید. دادههای جمعآوری شده از طریق نرمافزار Smart-Pls 2 و روش بررسی معادلات ساختاری بر مبنای حداقل مربعات جزئی مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد علاوه بر تاثیر مثبت معنیدار متغیر رهبری تحولآفرین درکشده بر ارزش اجتماعی و متغیر ارزش اجتماعی بر تعهد شغلی و نقش واسطهای ارزش اجتماعی، متغیر رهبری تحولآفرین در صورت عدموجود متغیر میانجی نیز تاثیر مثبت معنی-داری بر تعهد شغلی دارد، و این نتایج دلالت بر نقش واسطهای جزئی متغیر ارزش اجتماعی در رابطه بین این دو متغیر دارد. با توجه به این نتایج به مدیران پیشنهاد می گردد ضمن تلاش در ایجاد توسعههای همسو با نظام مدیریت تحولگرا، در جهت رشد وبهبود ارزشهای اجتماعی مشترک درون سازمان نیز گام بردارند. توجه به مسائلی نظیر برگزاری جلسات مشترک بین مدیران وکارکنان و نشستهای هماندیشی میتواند نقش مهمی در تغییر نگرش کارکنان داشته باشد. این امر آنهارا ازسیاستهای تحولی سازمان آگاه کرده و موجب بهبود ارزشهای اجتماعی، مسئولیتپذیری و مشارکت آنها در مسائل سازمانی میگردد و میزان تعهد شغلی آنها افزایش خواهد یافت.